0086-21-58386256
دیکشنری انگلیسی به فارسی. نقاشی، با پارچه مزین کردن، فروهشتن، با پارچه پوشانیدن.
Aspose.Imaging حذف پس زمینه. روشی سریع برای حذف پس زمینه از یک تصویر. پشتیبانی از فرمت های تصویر چند صفحه ای، به شما امکان می دهد هر صفحه را جداگانه پردازش کنید. فرمت های منبع پشتیبانی شده: JPG, JP2, J2K, BMP ...
دعای بسیار قوی باطل کردن طلسم وپیشگیری کننده از هر گونه سحر و جادو و طلسم پرسش و پاسخ الحمد لله رب العالمین اللهم لک الحمد کله دقه وجله علانیته وسره اللهم لک الحمد یا من توحّدت بالملک والملکوت وتفرّدت بالعظمة والجبروت ...
سنجاق سینه ، گل سینه ، باسنجاق سینه مزین کردن ، باسنجاق اراستن ، باسنجاق سینه مزینکردن ، باسنجاق آراستن : brooch جستجو در دیکشنری تخصصی جستجو در Menu
همچنین برای درست کردن پودینگ شکلاتی باید نشاسته ذرت و آرد برنج را الک کنید و سپس به همراه شیره انجیر نارس با هم ترکیب کنید و مقداری آب به آن اضافه کرده تا شکل خمیری به خود بگیرد.
مبلمان، نقطه عطف پذیرایی خانه. از آنجاییکه برای دیزاین کردن خانه باید مقدار زیادی از بودجه تان را به قسمت پذیرایی اختصاص دهید، بهتر است بیشتر پولتان را برای مبلمان و درصد کمتری را صرف خرید ...
furnish (فعل) تهیه کردن، مجهز کردن، مزین کردن، مبله کردن، دارای اثاثه کردن. beset (فعل) بستوه اوردن، حمله کردن بر، احاطه کردن، مزین کردن. dress (فعل) لباس پوشاندن، پانسمان کردن، مزین کردن، لباس پوشیدن ...
برای تزئین گوشه های زاویه دار پنل های گچبری و مزین کردن قاب بندی دیوار از گل کنج قاب استفاده می شود. پنجره ها، درب ها و قاب های تزئینی بهترین مکان برای نصب این ابزار گچبری پیش ساخته است.
– مزین شدن: آراسته شدن : سپهر، چون به تو این هدیه ها مزین شد میان به خدمت بست و زبان به مدح گشاد (مسعودسعد) جریده انصاف به خامه عدل این دولت مزین شده…. ( سندبادنامه ص 9 ). – مزین کردن: تزویق کردن.
معنی تهیه کردن . [ ت َ هی ی َ / ی ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) تدارک کردن و اسباب کار و شغلی را آماده و فراهم نمودن . (ناظم الاطباء). رجوع به ماده ٔ قبل و تهیه شود. انگلیسی cater, provide, furnish, process, purvey, put out, supply, afford ...
مزین کردن سفرهها یکی از معروفترین اقداماتی که ایرانیان در شب یلدا انجام میدهند، تهیه و مزین کردن میوههای مخصوص این شب است که اگر در دو روز آخر ماه آذر گشتی در شهر بزنید، متوجه پُر بودن ...
موزه پارس موزه ای در باغ نظر شیرازه که در اون اشیایی از دوران قبل و بعد از اسلام نگهداری می شه. این موزه در سال ۱۳۱۵ خورشیدی بنیاد شده. این موزه جزو آثار ملی ایران به ثبت رسیده. نوع جاذبه. موزه ...
مزین کردن سفره به مرغ و ماهی از یک سو و دلبستگی مش مریم به مرغ و خروسهایش و عشق بهاره به ماهیاش، تناقضی است که در فیلمنامه به آن توجه خاص شده است. در یکی از دیالوگهای فیلم وقتی به یوسف ...
بلند کردن پا به صورت صاف و مستقیم (در حالی که دراز کشیدهاید)یک پای خود را از زانو خم کنید. پای دیگر را صاف کرده و آن را بلند کنید و این حالت را به اندازه ۵ شماره حفظ کرده و پای خود را پایین بیاورید.
کافی است که پشمکها را در ابعاد لقمه ای برش داده و در دست به شکل گلوله در آورید. سپس آنها را روی قیفها گذاشته و از این تزیین شیک و زیبا برای مزین کردن سفره شب یلدا استفاده کنید.
ریخته گری ماسه ای از روش های تولید قطعات (3 ماسه کاربردی و مهم) آشنایی با روش ریخته گری ماسه ای یکی از روش های پرکاربرد در تولیدات صنعتی و مزایا و معایب این روش- sand casting- معرفی قسمت های مختلف آن.
انگلیسی. furnish, emboss, beset, dress, decorate. مرتبط. مبله کردن، مجهز کردن، دارای اثاثه کردن، تهیه کردن، اندودن، پرجلوه ساختن، بر جسته کردن، احاطه کردن، حمله کردن بر، بستوه اوردن، لباس پوشیدن، لباس پوشاندن ...
- مزین کردن ؛ تزویق کردن . مزوق کردن . زینت دادن . تزیین کردن . - مزین گردانیدن ؛ آراستن : صبح صادق عرصه ٔ گیتی را به نور جمال خویش مزین گردانید. (کلیله و دمنه ).
توشیح . تزویق . زبرجه . بزیب و زینت مزیّن کردن . تحسین کردن . متحلی کردن . آمودن . زیورکردن . آذین کردن . بگلگونه و غازه کردن : شاه دیگر روز باغ آراست خوب تختها بنهاد و برگسترد بوب . ...
نکاتی در خصوص ترجمه "مزین" به انگلیسی. نکته 1– نکته مهمی که در ترجمه فارسی به انگلیسی "مزین" باید به آن نیز توجه نمائید این است که این ترجمه در چه متن و یا محیطی قرار است استفاده شود. مثلاً آیا عبارت فارسی "مزین" یک ...
معنی تزئین کردن - معانی، لغت نامه دهخدا، فرهنگ اسم ها، فرهنگ معین و عمید، مترادف و متضاد و ... در فرهنگ لغت آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید ... اراستن، مزین ساختن، تزئین کردن.
تهذیب یعنی پاک کردن نفس انسان از اخلاق ناپسند و تطهیر کردن نفس خویش از جمیع صفات رذیله و نقایص اخلاقی که موجب رفع جمیع پردههای ظلمانی و کشف حقایق جمیع موجودات امکانی میشود.
(مُ زَ یَّ) [ ع . ] (اِمف .) آراسته شده ، زینت شده .
مزین . [ م ُ زَی ْ ی ِ ] (ع ص ) آراینده . آرایشگر. آرایش دهنده . (یادداشت به خط مرحوم دهخد) : من آن مزینم که مه و سال بنده وار دارم به فر و زینت مدحت مزینش . سوزنی .|| موی تراش . گرا. دلاک . (زمخشری ).
این مقوله به شما این اطمینان را میبخشد که زندگی کردن در چهار دیواری مزین با آن، هیچگونه ضرر و زیان جانی را در بر نخواهد داشت. ... کاش برای تهیه کاهگل میزان مخلوط کردن خاک و کاه و خاک رس را می ...
- مزین کردن ؛ تزویق کردن . مزوق کردن . زینت دادن . تزیین کردن . - مزین گردانیدن ؛ آراستن : صبح صادق عرصه ٔ گیتی را به نور جمال خویش مزین گردانید. (کلیله و دمنه ). و منابر اسلام شرقاً و غرباً به فر و ...
داچیا همزمان با مزین کردن خودروهای خود به لوگوی جدید، یک رنگ متمایز را نیز برای بدنه خودروها معرفی کرده است. این رنگ جدید Lichen Khaki نام دارد و در واقع، نوعی خاکستری متمایل به سبزِ کمرنگ است.
سپهر، چون به تو این هدیه ها مزین شد میان به خدمت بست و زبان به مدح گشاد. مسعودسعد. جریده ٔ انصاف به خامه ٔ عدل این دولت مزین شده....(سندبادنامه ص 9). - مزین کردن، تزویق کردن. مزوق کردن. زینت دادن.